بنا بر آنچه که گفته شد نگرانیهای اخیر نتانیاهو را در سه سطح ادامه اعتراضات و حضور تعداد قابل توجهی از جوانان اسرائیلی در تظاهرات مردمی و نارضایتی راستگرایان از وی میتوان ارزیابی کرد. با این وجود وی تلاش دارد بحرانهای داخلی و پرونده های فساد را دور بزند و افکار عمومی را از دادگاه خود منحرف کند. به همین علت است که تهدید به از بین بردن دولت فوق العاده و برپایی مقدمات چهارمین انتخابات زودهنگام در داخل سرزمینهای اشغالی کرده تا شاید بتواند اهداف و منافع شخصی خود مبنی بر باقی ماندن در کرسی نخست وزیری و دور ماندن از اتهامات فساد را برآورده کند.
بحران های مردمی و سیاسی فراروی نتانیاهو در شرایط کنونی را میتوان در سه دسته اساسی بررسی کرد:
الف: ویروس کرونا: اپیدمی کرونا فشارهای قابل توجهی بر رژیم صهیونیستی وارد کرده و پیامدهای منفی آن تنها متوجه اوضاع بهداشتی و سلامت اسرائیلیها نیست، بلکه اقتصاد و امنیت اجتماعی سرزمین های اشغالی را نیز تحت فشار گذاشته است. گرچه گزارشهای آماری تلاش دارند میزان ابتلای صهیونیستها به ویروس کرونا را کم اهمیت جلوه دهند، اما با توجه به نسبت جمعیتی باید گفت که انتشار ویروس کرونا در مقایسه با میزان جمعیت در رژیم صهیونیستی به حدی است که اسرائیل بعد از آمریکا و شیلی در رتبه سوم گسترش این ویروس در جهان قرار دارد.
تعداد بیکاران در سرزمینهای اشغالی بالغ بر ۸۰۰ هزار نفر است که حدود ۵۷۵ هزار نفر از آنها مرخصی بدون حقوق گرفتهاند، بخش های اقتصادی در سرزمینهای اشغالی در آستانه ورشکستگی و توقف فعالیتهای خود قرار دارند و هیچ افقی برای خروج از بحران کنونی مشاهده نمی شود. بحرانهای موجود همچنین باعث کشمکش های زیادی بین نخبگان حاکم در سرزمینهای اشغال شده و هیچ راهحلی در کوتاه مدت برای حل این بحرانها مشاهده نمیگردد. بنی گانتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی تلاش دارد مسئولیت مقابله با کرونا را به ارتش اسرائیل بسپارد، در حالی که بنیامین نتانیاهو این خواسته را رد کرده است، چرا که می داند حل و فصل بحران کرونا توسط رقبای سیاسی وی میتواند برای او گران تمام شود.
پایگاه خبری العهد نوشت : ویروس کرونا بحران و اختلافات داخلی در کابینه ائتلافی رژیم صهیونیستی را افزایش داده و آنها را به شدت از رفتارهای گانتس عصبانی کرده است. وی معتقد است که رویکردهای گانتس مغایر با سیاستهای کابینه در تعامل با ویروس کرونا است، اما گانتس سعی دارد خود را بیشتر از نتانیاهو به شهرک نشینان صهیونیست های ساکن سرزمینهای اشغالی نزدیک نشان دهد.
ب: اجرای طرح الحاق کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی: یکی از مهمترین دستاوردهای رژیم صهیونیستی که حمایت مطلق آمریکا و مواضع کاملاً یک جانبه دولت آمریکا از رژیم صهیونیستی بود را به چالش کشانده است. نتانیاهو در حالی جولای گذشته را زمان اجرای طرح الحاق معرفی کرده بود که دولت آمریکا مجموعهای از شرایط و مطالبات را فراروی وی گذاشت تا بتواند به طرح الحاق رژیمصهیونیستی چراغ سبز نشان دهد. کاخ سفید اجرای این طرح را منوط به ایجاد ثبات سیاسی در اسرائیل برای پشتیبانی از طرح الحاق و دست برداشتن از شکافهای داخلی و تهدید به برگزاری انتخابات جدید دانسته بود. نتانیاهو البته اصرار دارد که پرونده الحاق را همچنان در مدت باقیمانده از کابینه خود به اجرا بگذارد و دولت فلسطینی را نیز به رسمیت نشناسد.
نتانیاهو در واقع بر روی اختلافات داخلی در کابینه آمریکا حساب کرده است، چرا که از دید او دونالد ترامپ و جارد کوشنر داماد وی که خواستار اجرای معامله قرن هستند، به مانع تراشی در روند اجرای طرح الحاق متهم شدهاند، اما سفیر آمریکا در اسرائیل خواستار اجرای سریع و یکجانبه طرح الحاق است و معتقد است که این طرح به ترامپ در روند مبارزات انتخاباتی نیز کمک میکند.
علاوه بر نگرانی دولت آمریکا از مواضع احتمالی فلسطینیان می توان به موانع دیگری در خصوص طرح الحاق اشاره کرد که از جمله مهمترین آنها مخالفتهای بین المللی از جمله کشورهای اروپایی و اختلافات داخلی در سرزمینهای اشغالی است. سطح مخالفت مسئولان رژیم صهیونیستی با طرح الحاق به شدت رو به افزایش گذاشته و مقامات امنیتی اسرائیل نیز هشدارهایی را در خصوص اجرای این طرح و آغاز احتمالی انتفاضه سوم فلسطین مطرح کردهاند.
ج: سومین بحران فراروی بنیامین نتانیاهو چالشهای امنیتی است که به صورت خاص در جبهه شمالی سرزمین های اشغالی و جنوب لبنان متوجه این رژیم شده است. جبههای که از جولان آغاز شده و تا بغداد و تهران امتداد پیدا کرده است. با وجود ایجاد بازدارندگی و هزینههایی که رژیم صهیونیستی در قبال تجاوزهای خود پرداخت کرده، اما افق آینده شرایط دردناکتری را برای اسرائیل نشان میدهد. این شرایط را میتوان در موارد زیر برشمرد:
- قواعد درگیری ها تا کنون در این جبهه مبارزات باقی مانده و رژیم صهیونیستی نتوانسته آن را از بین ببرد، در حالی که ادامه حضور این قواعد میتواند باعث احتمال درگیری های نظامی شود که پیش بینی نتایج آن مشکل است.
- موجودیت ایران در سوریه: به نظر نمیرسد حملات رژیم صهیونیستی به سوریه بتواند به موجودیت ایران در این کشور پایان دهد، بلکه حضور ایران را با توجه به توافقنامه های امنیتی و نظامی دوجانبه امضا شده بین دو طرف بیش از پیش قویتر خواهد کرد. در شرایط کنونی به نظر می رسد که رژیم صهیونیستی دست بسته است و ابتکار عملی در استراتژی خود برای تاثیرگذاری بر دشمنانش ندارد. به همین علت است که اسرائیل توانسته معادلات کنونی را به هم بزند، اما در عین حال از هزینه ها و پیامدهای منطقهای این معادلات به شدت نگران است.
با بررسی چالش ها و بحرانهای فراروی رژیم صهیونیستی به صورت مختصر می توان گفت در شرایطی که رژیم صهیونیستی در محاصره چالشهای متعدد قرار دارد، اما نتانیاهو کاملا دست بسته است و هیچ ابتکار عملی نمیتواند نشان دهد.